یا پروردگار عالمیان
وقتی هنوز فرق بین هزینه و سرمایه را بلد نیستیم مسلم کشور را که بدستمان می دهند چنین زشت مدیریت می کنیم که همه را نا امید می کنیم و خود به ورته چرت گویی می غلطیم و از واقعیتهای مملکت روز بروز بیشتر فاصله می گیریم.
وقتی برنامه ریز کشور کسی است که به یک مدیر خائین و ظالم بزرگ به مملکت و کسی که حقوق نجومی او را ارضا نکرده بلکه دست به دریافت وام بلاعوض میلیاردی می گیرد را امین و سرمایه نظام بنامد
میبینیم که در بودجه برای شرکتهای بی در و پیکر این نابجا حقوق بگیرها 150درصد اضافه می شود و حقوق معلمین و کارمندان 10درصد و بودجه بهداشت را کاهش می دهیم و وزیر موفق را فراری از دولت و سپس بودجه برای علم را هزینه می نامیم درحالی که نگاه به آموزش و علم و پزوهش باید سرمایه گذاری تلقی شود رئیس دولت وقتی بودجه اختصاصی برای دانش آموزان را هزینه نامید و به خود نیاورد که چه خیانتها که به آنها نشده و نمی شود باید پیامد این نوع نگاه هم این باشد که مملکت را کسانی در دست بگیرند منفعت طلب و فرصت خواه و نگاه را از ارزشها بسوی مادیات و مادیات و مادیات دگرگون کنند.
وقتی دانش و علم و پژوهش برای مملکت داران بشود هزینه آنوقت باید برای این دانش آموزان و سازندگان آینده هم ببینیم که هزینه بتراشند میلیارد میلیارد از قبیل دزدی ، زندان ، قتل ، اختلاس و.... جرم و جنایت و..... دادگاه و ...
اما کشورداران با فکر و متعهد و متخصص برای این قشر از جامعه سرمایه گذاری می کنند و در آینده کشور را به قلعه های پیشرفت و ارزشها سوق خواهند داد
باید به این دنیا زدگان سیاست باز که بار کشور شده اند به خودمان تاسف بخوریم
شاید دیده هایمان باز گردد و اشتباه نکنیم آنطور که قبل تر نموده ایم!!
یا قاضی الحاجات
راهی دور کرده ایم
چشمی را پیر
کمری را دولا
پایی را خسته
تنی را رنجور
گوشی را فرتوت
...راهی را آمده ایم
چقدر بد
یا شاید ناشایست
فکری را سائیده
جمالی را از دست داده
وقاری نمانده
پس از این همه سستی چه نازک شکسته ایم
چقدر نازک تر خواهیم شد
توانی هست؟!