معرفی وبلاگ
ما می توانیم اگر اراده کنیم
دسته
فیدها
دوستان
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 74187
تعداد نوشته ها : 85
تعداد نظرات : 2
Rss
طراح قالب
GraphistThem252

یا ستار العیوب

گر ما را دیده اید چه دیدنی

گر فرق ما را شکسته اید چه شکستنی

گر سوی ما آمده اید چه آمدنی

گر پیش ما نشسته اید چه نشستنی

گر با ما مدرا کرده اید چه مدارائی

گر کمک داده اید ما را چه کمکی

گر دشمن زده اید مارا چه دشمنی

گر تقویت کرده اید ما را چه تقویتی

گر آرام ساخته اید ما را چه آرامشی

گر تراسنده اید خصم ما را چه ترسی

گر شیطان بدر کرده اید ما را چه شیطانی

گر آموزش داده اید ما را چه آموزشی

گر فکرت آموخته اید ما را چه فکرتی

گر تادیب ساخته اید ما را چه ادبی

گر نوازش داده اید ما را چه نوازشی

گر صاف کرده اید راه ما را چه راهی

گر میان دار معرکه بوده اید ما را چه میانداری

گر برآورده اید آرزوی ما را چه برآوردی

گر صفا بخشیده اید خانه مان را چه صفائی

گر آب بوده اید بر آتش مان چه آبی
گر صبر بوده اید بر مصیبت مان چه صبری

گر نمک بوده اید بر قاتق مان چه نمکی

گر پروارنه بوده اید گرد شمع مان چه پروانه ای

گر روشنی بوده اید بر شبهای تارمان چه روشنایی

گر بوده اید.......

بگو کدام بودن؟

..... تا بگویم بوده ای یا مدعی بوده ای

راهم دهید در کوره راهی باریک تا سازم راهی بهر مدعوبین

1401/11/17 10:47

یا حنان

از سر ذوق بلند شدن و ترکیدن

از سر شوق رفتن و خیط شدن

از سر خنده گریختن و زمین خوردن

از سر مستی رقیصدن و پرپر شدن

از سر خماری دودین و کله ملق شدن

از سر غرور سخن گفتن و خام شدن

از سر ترس گفتن و شرمنده شدن

از سر خشم زدن و پشیمان شدن

از سر غضب زدن و خورده شدن

از سر هیجان چشیدن و بیمار شدن

از سر قهر رفتن و ناپید شدن

از سر رنجش قاپیدن و دزد شدن

از سر بی خردی خرد کردن و کم وزن شدن

از سر نااهلی کشتدن و تمام شدن

....

می شد زندگی کرد اگر ناهنجار نبودیم

می شد افراشته شد اگر غمگین نبودیم

می شد دوست داشت اگر در افکار باطل نبودیم

می شد رشد کرد اگر نادرست اندیشه نبودیم

می شد وزین شد اگر خودتحقیر نبودیم

می شد دید اگر در غضب خود نبودیم

.....

اینک هستیم

.... شاید امان داده شده ایم

برگردیم که بد کردیم

توبه از هرآنچه برای غیر تو کردیم

یا قدیم الاحسان

دایره کج انحایی بیضوی دارد چون نگاه را به داخل و بیرون می کشاند

انتظار نداشته باشید انحراف را ببینید

وقتی یک مکعب کج باشد دیدن زیر گوشه ها و محل زوایا در دید قرار دارند حال آنکه در دایره هیچ گوشه ای نیست و دید را بجای زاویه در افق تغییر خواهد داد

... در آنسوی مقدار و وزن جایی برای کشیدن و اندازه گیری باقی نمی گذارد

حدس و گمان تیرگی های ذهن را روشنتر می گرداند

اتفاقات گذشته چون دوایری در مخیله ها مواج می شوند زیر و رو کردن آنها ذهن را آگاهی می دهد ولی گوشه ای را آشکار نمی کند

تاریخ نویسان قلم بر دست گرفته اند که اذهان را روشن نمایند نه پنهانی را نمایان پس آنان که تاریخ می خوانند که از آن درس ها بگیرند

پس عاقلان فهم نمودند که تاریخ به نوعی در تکرار است خیر و شرها در پی هم هستند

اقوام و قبایل در پی هم می آیند و می روند

رشد می کنند و زوال می یابند

از گونه ای به گونه ای تغییر می بابند ولی قرار نیست آنرا ترک کنند

دشمنی ها و دوستی ها هستند چون پیدای یکدیگر هستند

تاریکی جایش را نور می گیرد و روشنایی را سیاهی خالی می کند

حق در برابر ناحق می ایستد و ظلم روبروی عدالت قد علم می کند

....

این تاریخ است هیچ گاه چیزهای متضاد تنها نیستند

کفر بدون خداباوری نبوده

و حق گویی روبروی ناحقان بوده

شما اگر درد نداشته باشید خود بی دردی دردتان می شود

اگر همه جا روشنایی باشد دیگر روشنایی بی معنی خواهد شد و تاریخ نمایان کرده که آنوقت ظلمت را طالب می شود!

انسان در تاریخ در یک مسیر رشد است چون رهروی که پیش می رود

ولی قرار نیست این رهرو وقتی یک سربالایی را تمام کرد دیگر همه سرازیری باشد یا همه جا بدون پستی و بلندی

تکرار اینها تکرار گذشته نیست اما تکرار تاریخ می باشد

فتنه ها و فتنه گریزی ها موجود

جنگها و صلح ها برقرار

هرچند اسلحه ها کشنده تر شده اند

ابزار دفاع هم قوی ترند

و هیچکدام باعث نشده که دشمنی از بین برود

تاریخ می گوید که اینها تکرار می شوند

....و تکرار این ها تو را رشد می دهند و باعث پیشرفت شما خواهند شد

.... از دشمن نترسید

و از دوستان بیش از لیاقتشان انتظار نداشته باشد

یا جبار

رفتن تا انتهای بنیاد آرزوست

ماندن با تک درختان سزاست

نیک بودن خود پیدای شباست

فریاد در ته چاه ماناست

ندانم که چه دانی راست

این هم درماندگی از ماست

راهی بهنه نهیم فرق ساخت

پیاده و سواره همراه شماست

راستای قضا را شناسیم کجاست

کمی در کار او جستجو رواست

این سخن چون بند ناب طلاست

از گوهری تا شبتاب مبتلاست

آهی نه به بند طناب جفاست 

گاهی رفتن هم دوا نساخت

یا واحد

در باره روزه همین که ماه رمضان ماه مهمانی خداست بسیار مطلب است البته وقتی نگاه تنگ شود و دنیوی اشاره و ساختن مسخره طنز و جک هم زیاد می شود

یکی از این طنزها که البته بکار بردن جک برای این اراجیف بهتر است تا کلمه طنز این است که در مهمانی خدا بجای خوردن و تعارف و ... باید گشنگی و تشنگی تحمل کنیم یعنی این دیگه چه نوع شه باید خوش بحالمان بشود ولی بد بحالمان می شود

نکته اینجاست که ما دیدگاه خودمان را بجای دید خدا می گذاریم

نزدیک بینی را بجای عاقبت اندیشی می گذاریم

خداوند در اینجا رشد انسان را در دستور کار قرار داده و طوری این ضیافت را چیده که انسان از پلیدی ها دور شود و را هدایت را پیدا کند و از طنابی که دور خود پیچیده ایم آزاد شویم و راه پرواز را طی کنیم

آخر چه پروازی از این بالاتر که یک آیه قرآن بخوانی و میزبان برایت ثواب یک ختم قرآن بنویسد

با حال روزه بخوابی رب برای نفست ثواب تسبیح قرار دهد

یک شب قدر احیا بگیری به اندازه خیر هزار ماه بیش از 83 سال باشد.

..... بعضی در اینها هم چرندیات تحویل می دهند اما من با نقصان خود به چند مورد اشاره کنم

که بیشتر دنیوی است و بدرد عالم ماده میخورد اما در عالم معنی چه خبر است ناچارا میگذریم

اینجا یک اشاره کوتاه در آن عالم داشته باشم که بیشتر فهم کنیم و هر چیز را به مسخره نگیریم

در برنامه زندگی پس از زندگی که از شبکه 4 پخش می شود یک چیزهایی از عالم معنی که شاید یک میلیونیم آن دنیا هم نیست آدم متعجب می شود و پی می برد که خلقت چقدر ناشناخته است

فردی که در کما رفته همزمان می تواند فکر و سخن و.... افرادی که به او فکر می کنند را بخواند سخنشان را بشنود هرجایی که باشند در کنارش یا در خانه اشان یا در شهرشان یا در شهر دیگر یا کشور دیگر

یعنی فرد در کما همزمان همه جا هست همه افکار را به تفکیک که صادر میشود را دارد سخن ها را از صاحب سخن می شنود هرچند همه ی آنها همزمان باشد و می بیند در این موضع هر چه اندیشه می کنیم فهم نمی کنیم اما خواب دیدن گوشه بسیار ناچیزی از این نوع است که همه انسانها تقریبا آنرا تجربه کرده اند

زمان و مکان از مفهوم این دنیایی خارج می شود درک انسان از محدودیت این دنیا در می آید و...

بدون این موارد بیشتر حاذقین اشاره کرده اند که روزه سموم بدن را زائل می کند

قلب را رقیق و مهربان می کند و دلسوزی بیشتر می شود

اشک را روان می کند که خود در رقت نقش دارد و چشم را روشن می کند

بدن را مقاوم می کند و انسان را مصمم می نماید و طاقت را افزایش می دهد

معده را جمع می کند و خوراک سر منشاء بیماریها را محدود می کند

فعالیت باکتریهای مفید دستگاه گوارش را افزایش و مضرها را کم می کند.

.....

البته باید برای روزه دقت کرد که در افطار و سحر زیاده روی را کنار بگذاریم و همچون یک وعده با آن برخورد کنیم نه اینکه با حرص و طمع بخواهیم جبران و گاهی بدتر از گرسنه عمل کنیم

خداوند می گوید که ما روزه را واجب کردیم بر شما همانطور که بر گذشتگان نیز فرض بود پس روزه در امم قبلی نیز بوده حالا چرا نیست خود یک سوال است؟

بر شما سخت نمی گیریم یک ماه است پس می توانست بیشتر باشد.

از مریض و مسافر و عذر دار روزه نمی خواهیم

روزه عذر دار و مسافر و قضاء شده تا یکسال بدون جریمه اداء شود اشکالی ندارد.

اگر عذر باقی بود هم نیازی به جبران نیست و....

پس در همه حال روزه را سخت نگیرید.

وقتی روزه گرفتید خود روزه شما را کمک می کند که بازهم روزه بگیرید اگر غفلت چاشنی اعمالمان نکنیم.

روزه به بیشتر بیماری هایی که در جسم هست هیچ زیانی نمی رساند و پزشکان زیادی به این امر اشاره داشته اند که این بیماران می توانند روزه بگیرند.

جالب است که در اینجا خود شخص روزه دار تشخیص می دهد که روزه بگیرد یا نه اگر پزشکان بگویند روزه به تو ضرر ندارد و فرد بداند که ضرر دارد بر اوست که روزه نگیرد و برعکس.

کسانی بوده اند وهستند که طول سال روزه می گیرند و در امور شخصی آنها هیچ نقصی دیده نمی شود این سیستم بدن آنهاست که براحتی می تواند اینکار را انجام دهند پس این ظرفیت در انسان به آسانی بوده که 13 یا 17 ساعت هیچ نخورد که خداوند آنرا فرض کرده اگر ما اراده کنیم مطمئن باشیم که می شود همانطور که شده است.

یکی از عجاب بدن این است که در برابر ضربات و سختی ها محکم می شود بر عکس ماشین و ابزار که سایش پیدا می کند بدن هرچه بیشتر استراحت کند سائیده شده و تحلیل می رود شما وقتی می خواهید بدن خود را قوی کنید باید ورزش کنید باید وزنه بزنید باید ضربه به کیسه بکس سخت بزنید باید توپ را جابجا کنید تا قدرت پیدا کنید نخوردن هم یک ضربه و سختی به معده و دستگاه گوارش است تا قوی شود بعد از پایان ماه رمضان معده و دستگاه گوارش سلامت یافته و دستگاه گردش خون با سلامت بیشتر کار می کند مغز هم از حافظه و دیگر امکانات خود بهره بهتری می برد بر عکس در استراحت و پرخوری جز تحلیل بدن و ضعف و افزایش بیماری چیزی نیست

 

 

یا خالق رحیم

شاید از قدیم یک مثال بسیار دقیق وجود داشت که خیلی جاهها بکار گرفته می شد اینکه اگر کسی خواب باشد می شود او را بیدار کرد

اما اگر کسی خود را به خواب زنده باشد نمی شود بیدار کرد.

اما امروز انسان هایی پیدا شده اند که برای عاقلی خود یک دلیل هم ندارند و بدتر آنکه  هزار دلیل برایشان کافی نیست که قبول کنند احمق هستند

اینان کسانی هستند که خود را به حماقت زده اند چرا کسی که احمق باشد با یک دلیل قانع می شود اما این عده خود به آنرا زن قابل هدایت نیستند.

.... در دولت حسن فریدون تمام تریبونها را پر کرده بودند از برجام و صبح روشن و فتح الفتوح و آفتاب تابان و گل و بلبل و سیب و گلابی برجام و روزنامه ها و دستکهای آنها موجود و با اینکه کشور هر روز بدتر از دیروز می شد آنها از تعریف و تحریف دست برنداشتند تورم 50 درصد را ندیدند رشد اقتصادی زیر صفر را مشاهده نکردند بیرون نیامدن رئیس جمهور را و با ماشین در کارخانه بازیدش و تاراج منابع ارزی و طلا بانک مرکزی و پروگری صبح جمعه و... هزاران دیگر

امام امروز زبانشان چون سگ هار دراز شده و کوچکترین اشتباه لپی رئیسی را چنان نشر می دهند که انگار کشور در بحران قرن فرو رفته...

رشد اقتصادی باز شدن و بکار افتادن کارخانه های تعطیل شده ارج و نی شکر و عضویت در شانگهای و سواپ گازی منطقه رشد فروش نفت تبادلات و تجارت گسترده با همسایگان و سفرهای بدون تشریفات و راه گشای او و با کارگران نشستن و .... همه برایشان قابل دیدن نیست 

وای از اینهمه حماقت

واقعا خدا رحمت کند جلال آل احمد را که این گروه را او شناخت و کتاب در خدمت و خیانت روشنفکران را نوشت

انگار این عده هنوز هم همان منور فکران آنروز هستند با هزار درجه حماقت بالاتر

X